کد مطلب:188462 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

سفر حضرت به شام و پاسخ به سؤالات دانشمند مسیحی
امام با دانشمندان و اهل آراء و مذاهب مختلف مناظرات زیادی داشته اند كه علمای شیعه و سنی آنها را بارها منتقل كرده اند. كه از جمله ی آنها سفر حضرت به شام و پاسخ به سؤالات دانشمند مسیحی است در سفر اجباری به شام، با اسقف بزرگ مسیحی كه گروهی از كشیشان و راهبان به دورش جمع شده تا مشكلات علمی خود را از وی بپرسند، برخورد كرد به طور ناشناس وارد جمع آنان شد. سیمای نورانی و ابهت حضرت، راهب را به شگفتی وا داشت و او را تحت تأثیر قرار داد، دانشمند مسیحی مسائلی را با امام مطرح كرد و از حضرت جواب خواست. گرچه سؤالات راهب با مقام علمی امام مناسبتی ندارد، لكن آن پرسشها در این دوره ی جهل، مسائلی است كه می تواند عالم مسیحی و اطرافیانش را مسلمان كند.

دانشمند مسیحی پس از دیدن امام باقر علیه السلام می پرسد:

دانشمند: از ما هستی یا از امت پیامبر اسلام؟

امام: از امت پیامبر اسلام و مسلمان هستم.



[ صفحه 20]



دانشمند: از دانشمندان آنها هستی یا از نادانان؟

امام: از نادانان نیستم.

جاذبه ی امام به گونه ای است كه آثار اضطراب را در چهره ی دانشمند مسیحی نمایان كرده است.

دانشمند: من از تو سؤال كنم یا تو می پرسی؟

امام باقر علیه السلام: هر چه می خواهی بپرس.

دانشمند: آن ساعتی كه نه از شب است و نه از روز كدام است؟

امام: زمانی كه میان طلوع صبح تا طلوع آفتاب است.

دانشمند: این ساعت از كدام ساعتها است؟

امام: از ساعات بهشت است و در آن ساعت می توان آخرت را آباد كرد و سعادت دو جهان را به دست آورد. در آن ساعات است كه بیمار سبك می شود و درد ها التیام می یابد و بیهوش به هوش می آید و كسی كه در شب بیدار بوده در این ساعت به خواب رود.

دانشمند: شما مسلمانان اعتقاد دارید كه اهل بهشت می خورند و می آشامند و از ایشان چیزی دفن نمی شود. نشانه ی آن در این دنیا چیست؟

امام: نمونه و نظیر روشن آن در این جهان جنین است كه در شكم مادر تغذیه می كند ولی مدفوعی ندارد.

دانشمند: شما عقیده دارید نعمتهای بهشت پایان ناپذیرند و هر چه از آنها استفاده شود كم نمی شوند نظیر آن در دنیا چیست؟



[ صفحه 21]



امام: نشانه ی آن در دنیا علم است كه هر چه از آن بهره گیرند كاستی نپذیرد، همچنین چراغی كه اگر هزاران چراغ را از آن بیفروزند روشنی اش كم نشود.

دانشمند مسیحی با خود می گوید: سؤالی دیگر مطرح می كنم كه محمد باقر علیه السلام از جواب آن ناتوان ماند.

دانشمند: آن دو برادری كه در یك زمان از مادر متولد شدند و در یك زمان از دنیا رفتند، اما هنگام مردن، عمر یكی پنجاه سال و دیگری صد و پنجاه سال بود، چه كسانی بودند؟

امام: آن دو برادر «عزیز» و «عزیر» بودند كه قرآن از آنها خبر می دهد. آنها مدت سی سال با یكدیگر زندگی كردند خداوند جان عزیر را به زنده شدن مردگان در قیامت تردید داشت گرفت و پس از صد سال او را زنده كرد. وی بیست سال دیگر با برادر خویش زندگی كرد و سرانجام هر دو در یك ساعت از دنیا رفتند.

دانشمند كه جواب سؤالات خود را صحیح و حكیمانه دریافت كرد، به پیروان خویش گفت: آیا كسی را داناتر از من می شناسید كه مرا رسوا كند. به خدا سوگند تا این مرد در شام است با شما سخن نخواهم گفت، ای دانشمندان مسیح هر چه می خواهید از او بپرسید.